پارت چهارم

زمان ارسال : ۱۸۰ روز پیش

نیم‌خیز شدم و وانمود کردم می‌خواهم بلند شوم اما یک‌دفعه یورش بردم به طرف پاهایش. غافلگیر شد و از عقب زمین خورد اما من هم انتظار این را نداشتم و روی او افتادم. حالا اسلحه‌اش درست بالای سرش و نزدیکم بود. دست دراز کردم آن را بردارم که دستم را در هوا قاپ ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید